یادداشت تخصصی به قلم وکیل اباذر محبی، فعال صنفی و عضو پیشکسوت جمعیت اسلامی وکلای دادگستری ایران(جاودان):
در خبرها آمده بود که مرکز وکلای قوه قضائیه در ۳۷ رشته تخصصی پروانه وکالت صادر میکند. این خبر برای کسانی که داعیهدار *استقلال* وکالت هستند و دل در گرو کانون وکلای دادگستری دارند، باید تامل برانگیز و هشداردهنده باشد. اما، با مرور در فضای رسانهای صنف، بجز تک واکنشهای جسته گریختهای که از بدنه جامعه وکلا برخاسته، کمتر نشانی از عکسالعمل و ابراز نظر متولیان و مدعیان دفاع از استقلال کانون مشاهده میشود. نگارنده این سطور بعنوان وکیلی که *استقلال را وصف ذاتی نهاد وکالت دادگستری* میداند و فردی که در طول حیات صنفی خود برای حفظ استقلال و تعالی وکالت دادگستری از هیچ کوششی دریغ نکرده، یکبار دیگر این هشدار را میدهد که کنتور زمان به زیان کانون وکلا و استقلال آن در حال حرکت است و اقداماتی از قبیل آنچه در مطلع این نوشته آمده، کانون وکلا را از قافله ترقی و پیشرفت عقب میاندازد و ابتکار عمل را از دست مدیریت آن خارج میسازد. این واقعیتی است؛ که اگر امروز برای آن چاره اندیشی نشود، فردا دیر است.
صاحب این قلم، سالیان طولانی است که با هر زبان و ادبیاتی توانسته به مدیران کانون گوشزد کرده است که میتوان با یک مصوبه ساده، ادامه حیات نهاد موازی را موضوعا منتفی ساخت؛ اما آنچه تاکنون بجایی نرسیده، نالههای این کمترین بوده است. تصور فرمایید که هیات مدیره کانون وکلا مقرر نماید: *دارندگان پروانه وکالت از مرکز وکلای قوه قضائیه، میتوانند تحت شرایطی به عضویت کانون وکلا در آیند* و برای این منظور بسترهای قانونی آن را فراهم نماید. باور بفرمایید، با این تدبیر (که در بازار کار اعضای کانون هم تاثیری ندارد) عده زیادی از اعضای آن مرکز در مقابل کانون صف میبندند. اما شوربختانه نه تنها اقبالی به این پیشنهاد نشده، بلکه در یک رویکرد تقابلی، هیات مدیره کانون مرکز؛ اولا؛ همکاری اعضای کانون با وکلای مرکز مشاوران را تخلف انتظامی اعلام کرده؛ ثانیا؛ در سالهای اخیر و در پاسخ به تدبیر مرکز وکلای قوه، دایر بر معتبر شناختن سرپرستی وکلای عضو کانون، از کارآموزان خود، کانون مرکز بازهم اعضای خود را از پذیرش سرپرستی کارآموزان مرکز وکلا برحذر داشته تا امید به گشودن روزنه امید به آینده را بیش از پیش مسدود نمايد.
کسانی که در متن تحولات دو دهه اخیر کانون مرکز حضور داشتهاند بخاطر دارند که در جریان تصویب قانون برنامه پنجم توسعه در مجلس شورای اسلامی، مادهای به زیان کانون وکلا درحال تصویب بود که نگارنده در همراهی با دو نفر از دیگر همکاران وکیل، معاون پارلمانی وقت ریاست جمهوری را به کانون آورده، در خلال صرف ناهار، ایشان پیشنهاد کرد تا بجای ماده موصوف، متنی گنجانده شود که قوه قضائیه را مکلف سازد تا ظرف سال اول برنامه پنجم، مرکز مشاوران را در کانون وکلا ادغام نماید. اما با کمال تاسف در آن زمان (که اعضای مرکز وکلای قوه قضائیه، کسر کوچکی از آمار امروز آن بود)، مدیران ارشد کانون، با این استدلال که اگر آنها به کانون بیایند به ما رای نمیدهند، با این پیشنهاد مخالفت کردند؛ تا ما و شما امروزه شاهد پیمودن پلههای ترقی، یکی پس از دیگری در آن سوی ماجرا، و وضعیت اسفباری که پیش چشم همگان است در این کانون مرکز باشیم!.
در حالی که مرکز وکلای قوه قضائیه سنگرهای وکالتی کشور را یکی پس از دیگری تسخیر میکند، در کانون ما، نسل جدیدی از مدیران پیدا شدهاند که به قیمت اضمحلال و نابودی کانون و استقلال آن، تمامیت خواهی را وجهه همت خود قرار داده، با آلوده کردن فضای مجازی و فرهنگی صنف با انواع و اقسام بداخلاقیهای فرهنگی و رسانهای، جرات و جسارت حضور در انتخابات را از وکلای شایسته و متشخص سلب کردهاند. کار بجایی رسیده که به سراغ هر یک از شایستگان واقعی میروی تا برای نجات کشتی طوفان زده کانون پا به پیش گذارد؛ قولا و عملا میگوید: چرا باید عمری زندگی شرافتمندانه و اعتبار صنفی خود را در بازار هتاکی، توهین و پرخاشگری عدهای تازه به دوران رسیده به حراج بگذارند؟ باید همگی این نهیب را به خود بزنیم که ما را چه شده است که صاحب اعتبارانی که حضورشان در مسند مدیریت کانون میتواند به همه ما اعتبار بخشد، جرات نمیکنند به میدان بیایند؟! چرا باید معادلات صنفی و میدانداری فضای رسانهای و مجازی صنف در اختیار کسانی باشد که عملا نشان داهاند؛ دلی در گرو استقلال کانون، مصالح صنفی و منافع ملی ندارند و برای یک دستمال قیصریه را به آتش میکشند!؟
اگرچه دیرهنگام است؛ اما ای همه جوانانی که با هزاران امید و آرزو به کسوت وکالت درآمدهاید؛ بیایید تا در همین اندک فرصت باقیمانده به پیشکسوتان و شایستگان واقعی مراجعه نموده، از آنها بخواهیم تا برای پاسداری از میراث گرانسنگی که از گذشتگان بدست ما رسیده، پای به میدان نهاده، برای پیشگیری از سیر قهقرایی اخلاق و فرهنگ صنفي و ممانعت از عقب ماندن کانون از تحولات داخلی و بینالمللی در انتخابات پیشرو ثبتنام نموده و برای قبول هدایت کانون اعلام آمادگی نمایند آیا چنین خواهد شد؟
انشاءالله ومناللهالتوفیق
اباذر محبی، عضو کانون وکلای دادگستری مرکز تهران