یادداشت اختصاصی به مناسبت آغاز فرایند یک انتخابات معمولی(برای برگزیدن اعضای هیات مدیره کانون وکلای مرکز) با عنوان“درب های دادگستری به روی کداموکلا گشوده است” نوشته وکیل اباذر محبی عضو کانون مرکز، فعال صنفی، عضو پیشکسوت جمعیت اسلامی وکلای دادگستری ایران(جاودان)
آنچه به عنوان *دلیل تاسیس مرکز موازی* معروض شد، نه یک تحلیل شخصی، بلکه از نائب رئیس محترم اولین دوره هیات مدیره کانون در سخنرانی که در سالن جلالی نایینی داشت، نقل گردیده است. بعلاوه؛ خوشبختانه بخش اعظم اسناد و مدارک اینگونه اعمال در کانون موجود است و میتوان در مراجعه به آنها، ابعاد بیشتری از وقایع اتفاقیه و دلایل وجودی آنها را بدست آورد. مضافا اینکه؛ رخدادهای حاوی *رویکرد تقابلی* منحصر به همین مورد نیست که *بیتدبیری* نامیده شود؛ بلکه، وقتی اینها را در کنار رفتارهایی مانند کنار گذاشتن بلاوجه فرد مورد اعتماد حاکمیت از ریاست کانون، در اولین دوره انتخاب هیات رئیسه (که با فاصله زیادی از نفرات بعدی حائز اکثریت آراء وکلا بوده)، پیامی بهتر از *تقابل* را به ناظران داخلی و بیرونی کانون مخابره نمیکند! شایان ذکر است که: در اولین دوره انتخابات هیات مدیره کانون مرکز، به پاس زحمات ۱۳ ساله آقای دکتر افتخار جهرمی در حراست از موجودیت و *استقلال* کانون و خدماتی که به همکاران داده بود، همکاران وکیل، بالاترین رای را به او دادند و با توجه به اعتمادی که حاکمیت به ایشان، مصالح و منافع وکلا اقتضاء میکرد که بعنوان رئیس کانون، انتخاب شود. اما، در میان بهت و حیرت همکاران، بجای ایشان فردی به ریاست کانون برگزیده شد که خودش میگفت: در دستگاه قضایی، کسی ما را تحویل نمیگیرد، حتی برای دیدار با رئیس دادگستری تهران، باید در روزهای ملاقات مردمی، همچون سایر ارباب رجوع، در اتاق انتظار، در نوبت دیدار بنشینیم! این کجا و فردی مثل دکتر افتخار (که بقول مرحوم دکتر تفضلی *تمام درها به رویش باز بود*) کجا؟! پس، برداشت رویکرد *تقابلی* از مدیریت کانون، یکشبه شکل نگرفته و مستند به یک مصداق خاص نمیباشد. بلکه، مرکب از مجموعه رفتارهایی است که هر فرد منصف و بیطرفی را به چنین نتیجه و قضاوتی میرساند.
متأسفانه، نسل جدید وکلا، از اینگونه وقایع بیاطلاع است و همین امر موجب میشود تا چه بسا آنچه را امثال بنده میگوییم، برایشان اندکی ثقیل باشد. باز هم با کمال تاسف، بخاطر غلبه فرهنگ مراد و مریدی در کانون، هیچگاه *بانیان وضع موجود*، بخاطر اینگونه اعمال مورد بازخواست قرار نگرفتهاند؛ که هیچ، بلکه بعنوان *قهرمان* هم معرفی میشوند. **عنوان نوشتار برگرفته از بخشی از سخنان نویسنده است.